با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید
به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين
وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد
و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
درباره ما
به فان کلوب منو تو خوش آمدید
امیدوارم همیشه لحظاتی سرشار از عشق
در کنار هم داشته باشیم
با پیشنهادات و انتقادات سازنده خود ما را در پیشرفت بهتر یاری کنید
با تشکر
آمریکا چندی پیش اعلام کرده بود برای تولید نسل بعدی ربات ها ۷۰ میلیون دلار سرمایه گذاری می کند. این بخشی از برنامه این کشور برای تولید ربات هایی است که می توانند در کنار انسان ها به کار بپردازند. از کارخانه ها گرفته تا بیمارستان و میدان جنگ. این خبر توسط باراک اوباما رییس جمهور آمریکا در یک سخنرانی در دانشگاه کارنگی ملون اعلام شد و او گفت که این بخشی از یک بودجه ۵۰۰ میلیون دلاری است که برای توسعه فناوری های پیشرفته با کمک دولت، دانشگاه و صنایع استفاده می شود.
هدف تولید ربات هایی است که در کارها به صورت نزدیک با انسان ها همکاری می کنند. روبات هایی که می توان آنها را در زمینه های مختلف مانند اکتشافات، فضا، بهداشت، امنیت عمومی، تفریح، حمایت و بسیاری دیگر بکار گرفت که البته برخی به طور کاملا مستقل و برخی دیگر همراه با نیروهای انسانی و یا با کنترل آنها توانایی های خود را بروز خواهند داد. هرچند باید دید که نتیجه این سرمایه گذاری منجر به تولید ربات های پیشرفته تر نظامی میشود یا آنها را در دیگر صنایع هم خواهیم دید.
آیا شما تا کنون به این فکر کرده اید که تفاوت لینوکس و ویندوز در چیست؟ در این مقاله با پرداختن به نکات اصلی و غیر فنی به بیان این مطلب می پردازیم.
لینوکس خود یک هسته است
منظور از هسته چیست؟ هسته به این معناست که این لینوکس یا هسته قسمت اصلی سیتسم عامل را تشکیل می دهد و به خودی خود سیستم عامل به شمار نمی رود.
وظیفه هسته :
وظیفه هسته را میتوان در کنترل داده ها،مدیریت حافظه،سخت افزار،ورود و خروج داده ها و…خلاصه کرد.
همانطور که گفتیم هسته به خودی خود سیستم عامل به شمار نمی رود بلکه با استفاده از ابزارهایی که پروژه های متن باز GNUبرای آن ساخته است تبدیل به یک سیستم عامل می شود برا ی همین است که معمولا لینوکس را GNU/Linux می خوانند.
البته با افزودن سایر نرم افزار های متن باز میتوان از قابلیت هایی همچون سرویس دهنده ها،ایستگاه های کاری ،کامپیوتر های رو میزی و..برای آن استفاده کرد.
لینوکس در واقع نمونه متن باز یونیکس است چون بر اساس استاندارد POSIXپیاده سازی شده و با آن سازگاری دارد.
وقتي كسي را ميبينيد كه به راحتي ميتواند نظر ديگران را به نفع خودش عوض كند، چه احساسي داريد؟ دوست داريد شما همچنين فردي شويد؟...
روانشناسان اعتقاد دارند شما با دانستن و استفاده از چند قانون ساده، ميتوانيد ذهنيت ديگران را نسبت به كاري كه درنظر داريد، تغيير دهيد.اولين قانون تغيير ذهنيت، اين است كه حرفتان را كوتاه، صريح و ساده بگوييد. يكي از كارشناساني كه در موسسه علم و مذهب فارادي در دانشگاه كمبريج در زمينه روانشناسي فعاليت ميكند ميگويد، مردم معمولا سختشان است كه در بحثهاي پيچيده شركت كرده و نظر خودشان را بگويند. او هر كدام از نقطهنظرهاي خود را با توضيحدادن مثالهاي سرگرمكننده و قصههايي از گوشه و كنار روانشناسي- اجتماعي روشن كرده است.
همدلي/ Empathy
در چشم مردم نگاه كنيد، وقتي سرشان را تكان ميدهند شما هم همان كار را انجام دهيد، به آنها بگوييد با ايشان همشهري هستيد! ما به مردمي كه مثل خودمان هستند، اعتماد ميكنيم. (ترجيح ميدهيم با كساني كار كنيم كه اهل يك طبقه اجتماعي و يك شهر هستيم يا به نوعي با هم ارتباط داريم.)
اطمينان/ Confidence
هرقدر شما بيشتر مطمئن باشيد، ما بيشتر احساس ميكنيم كه حق باشماست؛ حتي وقتي بدانيم كه فاكتورهاي شما اشتباه هستند. (سياستمداران تهاجمي يا فروشندگان را به خاطر بياوريد.)
ناهمخواني/ Incongruity
ذهن مردم را گول بزنيد، به جاي اينكه به آنها بگوييد قيمت هر عدد كيك 200 تومان است، بگوييد 5 عدد كيك هزار تومان است؛ به اين ترتيب مردم بيشتر ترغيب ميشوند كه 5 كيك از شما بخرند در نتيجه شما هم بيشتر فروش ميكنيد.
منافع شخصي/ Perceivedself
اگر بخواهيد به هدف خاصي دست پيدا كنيد و براي اين كار، نياز به متقاعد كردن ديگران داريد و بايد نظرشان را عوض كنيد، بهتر است براي توجيه كارتان از منافع مخاطبانتان صحبت كنيد؛ نه اينكه بر آرزوها و منافع خودتان تاكيد كنيد. مثلا به جاي اينكه بگوييد: «اگر اين كار را نكني، ناراحت ميشوم.» بگوييد: «اگر اين كار را انجام دهی، خوشحال می شوم».
سادگي/Simplicity
حرفتان را كوتاه، صريح و ساده بيان كنيد تا مردم را متقاعد كنيد كه صحبت شما درست است.
بيشتر مردم سعي ميكنند،يا حداقل دوست دارند خودشان را خوب جلوه دهند تا بد! اما هيچ شكي نيست كه در زندگي روزمره، روشهايي كه در اين مطلب گفته شد، بهطور برجستهاي براي دستيابي به منافع شخصي كاربرد دارند؛ به اين موضوع فكر كنيد. وكلا، آگهيدهندهها و سياستمداران و برخي از متخصصان كه اكثرا با چنين تكنيكهايي سر و كار دارند و افراد خوشآوازهاي هستند.اين مطلب در واقع براي كمك به منافع آدمهاي خوب نوشته شده؛ هر كسي كه كتابهاي هريپاتر را خوانده باشد، خوب ميداند از روشهاي جادويي يكساني ميتوان براي دستيابي به اهداف مثبت و هم منفي استفاده كرد. البته دانستن اين مطالب، باعث ميشود دست آدمهايي كه روزانه با آنها سروكار داريم، كمي رو شود! اما در عصر حاضر، مهمترين نكته، رفع تعارضها و ناسازگاريهاست.
شریه فوربس این هفته فهرست پردرآمدترین بازیگران مرد هالیوود را اعلام کرد. آنجلینا جولی در میان بازیگران زن هالیوود بیش از همه پول درمیآورد، اما درآمد او از لئوناردو دیکاپریو 47 میلیون دلار کمتر است.
نشریه فوربس این هفته فهرست پردرآمدترین بازیگران مرد هالیوود را اعلام کرد.
دستمزد ستارههای هالیوود هیچوقت قاعده مشخصی نداشته و اینکه بخواهید میزان دستمزد یک بازیگر را با استعداد او مقایسه کنید جای بحث دارد، اما میتوانید بگویید قدرت ستارههای مرد انسجام بیشتری دارد.
هر سال چند نام آشنا - جانی دپ، ویل اسمیت، لئوناردو دی کاپریو - در فهرست پردرآمدترین بازیگران مرد هالیوود دیده میشود.
امسال دیکاپریو سلطان دنیاست. سال 2010 برای او بسیار خوب بود (ارزیابی فوربس فاصله مه 2010 تا مه 2011 را در برمیگیرد). «شاتر آیلند» و «آغاز» («تلقین») با بازی دیکاپریو روی هم بیش از 1.2 میلیارد دلار در دنیا فروختند و باعث شدند درآمد این بازیگر به 77 میلیون دلار برسد.
از سوی دیگر، دپ با 50 میلیون دلار و اسمیت با 36 میلیون دلار وضع بدی نداشتند. حتی تام هنکس بازیگر پیشکسوت هالیوود که فیلم جدید او «لری کراون» در گیشههای فروش خیلی موفق نبود، درآمد معقولی داشت.
درآمد هنکس در مقایسه با دیکاپریو ناچیز به نظر میرسد، اما 35 میلیون دلار او باز پنج میلیون دلار بیشتر از درآمد آنجلینا جولی و سارا جسیکا پارکر است که ماه پیش به اتفاق صدرنشین فهرست پردرآمدترین بازیگران زن هالیوود از نگاه فوربس شدند.
واقعیت این است که پردرآمدترین بازیگران زن هالیوود همیشه فاصله بسیاری با همتایان مرد خود دارند و وقتی هم که صدرنشین میشوند خیلی زود این جایگاه را از دست میدهند؛ نمونه آن ساندرا بولاک که بین ژوئن 2009 تا ژوئن 2010 برای دو فیلم «پیشنهاد» و «نقطه کور» حدود 56 میلیون دلار درآمد داشت و نفر اول شد، اما در تازهترین فهرست فوربس با 15 میلیون دلار درآمد در رده نهم قرار گرفت.
مردان عموما در فیلمهای پرهزینه بازی میکنند که در گیشههای فروش موفق هستند. زنان نمیتوانند در این سطح رقابت کنند، چون چنین نقشهایی به آنها پیشنهاد نمیشود.
زنان، ستارههای فیلمهایی مانند «دزدان دریایی کاراییب» یا «آغاز» نیستند؛نقش آنها ویترینآرایی است: دوست دختر و وردست. و در همان حال که بازار خارجی فیلمهای هالیوودی روز به روز بیشتر گسترش پیدا میکند (بیش از 67 درصد کل درآمد هالیوود در سال 2010 از بازار خارجی حاصل شد)، زنان روز به روز از نقشهای پردرآمدتر کنار گذاشته میشوند. بازار خارج از آمریکای شمالی بیشتر با مردانی آشناست که همه چیز را منفجر میکنند و دوست دارد دائم از این چیزها ببیند.
در هالیوود، زنان هر چه سنشان بیشتر میشود دستمزد کمتری میگیرند. هریسن فورد هنوز برای هر فیلم 20 میلیون دلار میگیرد. اگر فیلم جدید او «کابویها و بیگانهها» مثل فیلمهای قبلیاش پرفروش شود، سال بعد او را در فهرست فوربس خواهیم دید، اما هیچ بازیگر زن 69 ساله در هالیوود برای هر فیلم 20 میلیون دلار دستمزد نمیگیرد.
سیگورنی ویور - 63 ساله - احتمالا خیلی دوست دارد در یک فیلم «بیگانه» دیگر بازی کند، اما همان طور که اخیرا در گفتوگویی اعلام کرد، این مسئله دور از ذهن است، چون «چون شیوه صنعت سینما در هالیوود این طور است.»
به همین خاطر است که بازیگران زن هالیوود میکوشند بیرون از پرده سینما برای خود یک برند دست و پا کنند. سارا جسیکا پارکر در مقام تهیهکننده سریال «جنسیت و شهر» همچنان پول درمیآورد. او همچنین وارد دنیای مد و عطر شده است. جنیفر آنیستن هم خارج از دنیای سینما برای خود یک برند دارد.
جولی تنها بازیگر زن است که خلاف رویه عمل میکند. او در فیلمهای اکشن بازی میکند تا دستمزدی مانند ستارههای مرد داشته باشد. شخصیت اصلی فیلم «سالت» ابتدا مرد بود. به خاطر جولی این شخصیت زن شد، اما او به اندازه یک مرد دستمزد دریافت کرد.
رویه او میتواند برای ستارههای مجموعههای سینمایی امیدوارکننده باشد. کریستن استیوارت (سری فیلمهای «گرگ و میش»)، رونی مارا («دختری با خالکوبی اژدها») و جنیفر لارنس («The Hunger Games») همگی به بازی در فیلمهای اکشن گرایش دارند که قاعدتا در گیشه موفق خواهند بود و درآمد آنها را بیشتر میکنند.
بعید به نظر میرسد آنها بتوانند به اندازه دیکاپریو پول درآوردند، اما حداقل این شکاف را کمتر میکنند.
وحيد هاشميان، 6 ماهي ميشود كه دوباره به فوتبال ايران برگشته و يكي از اركان اصلي قهرماني پرسپوليس در جام حذفي بود؛ 6 ماهي كه ميگويد در آن، به اندازه تمام عمرش شوخي كرده و خنديده و از بازي در كنار ايرانيها لذت برده.
بعيد است وقتي درباره نسل درخشان فوتبال ايران حرف ميزني، وقتي اسم بازيكنهايي مثل علي دايي، مهدي مهدويكيا، خداداد عزيزي و... ميآيد، نامي از او به ميان نيايد! شايد به همين دليل بود كه توانست در فوتبال اروپا از همه بيشتر دوام بياورد و 11 سال در سطح اول فوتبال آلمان گل بزند و ايرانيها به داشتنش افتخار كنند؛ 11 سالي كه ميگويد، انگار در پادگان بوده و خشك بودن و نظامي بودن زندگي در آلمان، اذيتش ميكرده است. وحيد هاشميان، 6 ماهي ميشود كه دوباره به فوتبال ايران برگشته و يكي از اركان اصلي قهرماني پرسپوليس در جام حذفي بود؛ 6 ماهي كه ميگويد در آن، به اندازه تمام عمرش شوخي كرده و خنديده و از بازي در كنار ايرانيها لذت برده. او مثل هميشه با روي باز دعوت ما را پذيرفت و در يك روز گرم تابستاني، در يكي از رستورانهاي معروف شهر، روبهرويش نشستيم، گپي زديم و جايتان خالي قهوهاي نوشيديم. در مصاحبه اختصاصي زندگي ايدهآل با وحيد هاشميان، خواهيد فهميد طي سالها بازي و زندگي در آلمان چه روزهايي را پشتسر گذاشته و چه اتفاقاتي برايش افتاده و متوجه يك موضوع ديگر هم خواهيد شد؛ اينكه او مدتي است با همسر آيندهاش آشنا شده و به همين زوديها به خانه بخت خواهد رفت.
من، امامزاده حسن (ع) و تيرِ دروازه
من اهل محله امامزاده حسن (ع)، منطقهاي در جنوب شهر تهران هستم. آن زمان بهترين تفريح ما به دليل طبيعت اين منطقه، يك توپ ارزان پلاستيكي بود كه تمام بچههاي محل دنبال آن ميدويديم و سرمان گرم ميشد. البته فوتبال تنها تفريح من نبود بلكه به دليل علاقهاي كه به ورزشهاي رزمي داشتم، هميشه 3 ماه تابستان را به كلاسهاي تكواندو، كاراته و حتي كونگفو ميرفتم اما در انتها باز هم به سمت فوتبال برگشتم و ديدم علاقه اصليام، به اين ورزش است. در منطقه ما 2 كانون ابوذر و ميثم قرار داشت كه پشت منزل ما بودند و در آنها زمين فوتبال و استخر وجود داشت. اكثر تابستانها كار من اين بود كه به اين مكانها ميرفتم و از استخر آنها استفاده ميكردم، بعد از آن مينشستم و 3-2 سانس تمرين تيمهاي مختلف فوتبالي كه به آنجا ميآمدند را تماشا ميكردم و هميشه از خودم ميپرسيدم يعني روزي ميشود من هم بتوانم مثل آنها بازي كنم؟ چون وقتي شوتهايي كه به توپ ميزدند را ميديدم، خيلي تعجب ميكردم كه چگونه يك انسان اينقدر قدرت دارد توپ را اينگونه شوت كند!
آنقدر علاقهام به فوتبال زياد شده بود كه تصميم گرفتم در كنار همكلاسيهايم در مدرسه فوتبال بازي كنم. باورتان نميشود اما بعضي اوقات به خاطر فوتبال بازي كردن، حاضر ميشديم تمام برفها و يخهاي روي سطح زمين را به هر صورتي شده از بين ببريم تا بتوانيم بازي كنيم. تنها كسي كه در محل تير دروازه كوچك داشت، من بودم؛ آن موقع تير دروازههاي من تور هم داشت، هميشه مواظب بوديم تور دروازهمان پاره نشود چون تور براي ما خيلي گران بود! بعد از بازي در مدرسه، در مسابقههاي آموزشگاهي شركت كردم و بعد از آن، بهصورت خيلي اتفاقي وارد فوتبال حرفهاي شدم.
فقیهه سلطانی در یکی از بعدازظهرهای وحشتناک گرم همین روزها روبهروی ما نشسته بود تا به اصطلاح به سوالهای عجیب و غریب ما جواب بدهد.
با همان چیزی روبهرو شدیم که انتظارش را داشتیم. فقیهه سلطانی در یکی از بعدازظهرهای وحشتناک گرم همین روزها روبهروی ما نشسته بود تا به اصطلاح به سوالهای عجیب و غریب ما جواب بدهد. سوالهایی که موقع جواب دادن به هرکدامشان به یک بخش از زندگیاش میرسید، میخندید، احساساتی میشد، به وجد میآمد و در تمام آن لحظهها خودش بود، خود خودش. دختر مهربان یک پدر روحانی که با تشویقهای پدر جلو و جلوتر آمده و هیچ چیز نتوانسته او را متوقف کند: «پدرم رفت تحقیق کرد و گفت بازیگری کاری است که اگر درست وارد آن بشوی، دیگر همه چیز خوب پیش میرود.» از لابهلای صحبتهایش خیلی خوب میتوانی بفهمی تا چه اندازه تحت تاثیر دنیای روشنفکرانه و بزرگ پدر است: «پدر همیشه به ما و بقیه میگوید درست باشید، اما اگر کسی دوست نداشت، هیچوقت مجبورش نمیکند. چون معتقد است خدا خودش گفته که انسانها را آزاد آفریده تا خودشان راه خودشان را انتخاب کنند.»
از درخشش در فیلم به یادماندنی «معجزه خنده» تا همین روزها که سریال «پرسه در مه» و پخش دوباره «نشانی» روی آنتن رفت، فقیهه سلطانی همین بوده. همینقدر گرم، مهربان و پر از انرژی. مثل سالی که در آن به دنیا آمده، هرچند هنوز خودش هم نمیداند باید خودش را متولد سال «اسب» بداند یا براساس آن چیزی که در شناسنامهاش آمده یک «ببر» باشد. اما هیچکدام از اینها نمیتواند آنقدرها مهم باشد. او فقیهه سلطانی است.
وقتي پدرومادر ميشويد، مسئوليتهايتان تمامي ندارد. تمام تلاشتان را ميكنيد تا فرزندتان از هر نظر بهترين باشد؛ چه از نظر فكري و چه از نظر روحي. اصلا چه بهتر كه در كنار همه اينها فرزند دوستداشتني شما يك فرد باهوش و حتي يك نابغه هم باشد! بهخصوص اينكه حالا بر خلاف گذشته كه تصور ميشد هوش عاملي است كه تنها به وسيله ژنتيك تعيين ميشود، دانشمندان و روانشناسان كودك متعقدند، محيطي كه فرزند شما در آن رشد ميكند و فردي كه كودك را بزرگ ميكند، پابهپاي ژنتيك در باهوشتر شدن او نقش دارد. اين يعني شما پدرومادرها هم ميتوانيد در باهوشتر شدن فرزندتان نقش داشته باشيد. در اين گزارش «حميدرضا حبيباللهي» مشاور رفتارشناسي از هوش كودكان و نقش شما پدرومادرها در تقويت هوش آنها ميگويد.
6 سال و 11 ماه و 29 روز وقت داريد
پدرومادر با تحريك ذهني كودك ميتوانند، نقش زيادي در تقويت هوش او بازي كنند. چون همانقدر كه ژن و وراثت در چگونگي شكلگيري هوش كودك نقش دارد، عوامل محيطي مثل سلامت، تغذيه و مهمتر از همه شيوه برخورد با كودك بهخصوص در دوران نوزادي هم ميتواند در افزايش هوش او موثر باشد. اين تاثير تا آنجاست كه حتي با پذيرش تاثير عوامل وراثتي و نقش تعيينكنندهاي كه در تعيين ميزان هوش دارند، هرگز نميتوانيم منكر نقش بسيار زياد آموزش و نوع ارتباط پدرومادر بر ذهن كودكان شويم. به عبارت ديگر آموزشهايي كه پدرومادر در قالب بازي به كودكان نوزاد خود ميدهند، پابهپاي عوامل وراثتي در بالا بردن بهره هوشي آنها تاثير گذارند.
در سالهاي اول زندگي كودك، وقتي كه مغز او هنوز در حال شكلگيري و تكامل است، آموزشهاي هدفمند و توجه نشان دادنهاي آگاهانه والدين به رفتار كودك ميتواند به ارتقاي هوش او كمك كند. بازيهاي ساده اما هدفمند با كودك در اين دوران كه مغز او در حال رشد و تكامل است، به ايجاد مداربنديهاي مغزي پيچيده و ضروري در مغز كودك كمك ميكند و همين باعث تقويت و رشد هوش كودك ميشود. در حقيقت پدرومادر از زمان جنيني تا زماني كه كودك 6 سال، 11 ماه و 29 روز دارد، وقت دارند تا تمام تلاششان را براي تقويت هوش كودك صرف كنند، چون بعد از اين مرحله ذهن كودك شما درست مثل نرمافزاري عمل ميكند كه طي اين مدت پردازش شده و حالا آماده بهرهبرداري و استفاده است.
معمولا10تا 18 ماهگي زمان شكلگيري اين ارتباطات مغزي در كودكان است، بنابراين تشويق شما با تاثيري كه در كودك ميگذارد به آزادشدن موادي در مغز و تقويت اين چرخه منجر ميشود. درست در طرف مقابل اين برخورد هر بيتفاوتي شما باعث تقويت نشدن ارتباطات مغزي كودك ميشود و او را نسبت به انجام كارهاي جديد دلسرد ميكند
موفقيتهاي كودكتان را جشن بگيريد
شما بهعنوان پدرومادر براي تقويت رشد هيجاني كودكتان بايد نسبت به كوچكترين فعاليتهاي او عكسالعمل نشان دهيد. وقتي كودك شما براي نخستينبار روي پاي خودش ميايستد، شما بياختيار از خوشحالي فرياد ميزنيد. شايد اين يك عمل غيرارادي و كاملا پيشبيني نشده در شما باشد اما همين حركت نه تنها كودك را خوشحال ميكند بلكه ارتباطات قشر جلويي و بخش دروني مغز او را كه جايگاه احساسات است، تقويت ميكند.
نمی توان باور کرد که این تصاویر واقعی هستند و این پروانه ها وجود دارند!
این تصاویر توسط فوتوشاپ یا نرم افزارهای سه بعدی خلق نشده اند و حقیقی هستند. بال این پروانه ها شفاف و شیشه ایی است. این پروانه های فوق العاده زیبا از خانواده Danainae هستند و در مرکز امریکا زندگی می کنند. تصاویری که مشاهده می کنید بیشتر شبیه تصاویر ساخته شده و غیرواقعی هستند ولی همگی توسط دوربین عکاسی و از موجودات زنده و حقیقی گرفته شده اند.
این پروانه های که Glasswinged Butterfly نام دارند از خانواده Danainae هستند که در مرکز قاره امریکا زندگی می کنند و در آن مکان به نام espejios (به معنی آیینه کوچک) شناخته می شود. این پروانه ها از شهد گیاهان تغذیه می کنند. ابعاد بال نیمه شفاف این پروانه ها حدود 5.6 در 6.1 سانتی متر است.